فانوس عشق

به نام مکانیک قلب های تصادفی


روزی مجنون از سجاده شخصی ندانسته عبور کرد

 مرد نماز را شکست و گفت :

 مردک !

 در حال راز و نیاز با خدا بودم تو چگونه این رشته را بریدی ؟

 مجنون لبخندی زد و گفت :

 عاشق بنده ای هستم و تو را ندیدم 

اما

 تو عاشق خدایی و مرا دیدی ....؟!


برچسب‌ها: <-TagName->
نوشته شده در پنج شنبه 29 فروردين 1391برچسب:,ساعت 20:39 توسط محیا| |


قالب وبلاگ : قالب وبلاگ

 فال حافظ - فروشگاه اینترنتی - قالب وبلاگ