فانوس عشق
به نام مکانیک قلب های تصادفی
یادته یه روزی بهم گفتی:هر وقت خواستی گریه کنی برو زیرِ بارون که نکنه نامردی اشک هاتو ببینه و بهت بخنده گفتم: اگه بارون نیومد چی؟؟؟
گفتی: اگه چشم های قشنگ تو بباره آسمون گریه ش میگیره گفتم: یه خواهش دارم؛ وقتی آسمونِ چشام خواست بباره تنهام نزار
گفتی: باشه…
حالا امروز من دارم گریه میکنم اما آسمون نمی باره و تو هم اون دور دورا ایستادی و داری بهم می خندی!!!
برچسبها: نوشته شده در چهار شنبه 7 دی 1390برچسب:عاشقانه, ساعت
20:29 توسط محیا
قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |